www.iiiWe.com » کتاب در گردش

 صفحه شخصی شکوه هوشمند   
 
نام و نام خانوادگی: شکوه هوشمند
استان: اصفهان
رشته: کارشناسی عمومی
تاریخ عضویت:  1389/01/29
 روزنوشت ها    
 

 کتاب در گردش بخش عمومی

5










>کتاب در گردش
>نویسنده: فیزا آلگان
>مترجم: آیدین فرنگی
>
> وقتی کتابی را که از آن خوشش آمده بود، تمام کرد، نفس عمیقی کشید، با حسی خوشایند،
>کتاب را گذاشت روی نیمکت. بلند شد و راه افتاد. چند قدمی که دور شد برگشت و با

>لبخند نگاهی به کتاب انداخت. کتاب روی نیمکت، انتظار مخاطب جدیدی را می‌کشید..
>
>
> کتابی روی نیمکت پارک، روی صندلی انتظار بانک، روی صندلی‌های یک مرکز رخت‌شویی،
>روی صندلی‌های مترو یا اتوبوس درون‌شهری، کنار باجه‌ی تلفن همگانی، حتا بین چیپس و

>بیسکوئیت‌های یک سوپرمارکت! کتابی که قبلا کسی آن را خوانده و تصمیم گرفته به
>خواننده‌ی ناشناس دیگری هدیه بدهد. رمان، شعر، داستان‌های کوتاه، مجموعه‌ی یادداشت
>یا هر کتاب دیگری...
>
>
> جا گذاشتن کتاب در مکان‌های عمومی رفتاری است که اکنون در ایتالیا و فرانسه هم رو

>به فزونی گذاشته. کسی که کتابش را در مکانی عمومی رها می‌کند، هویت خود را آشکار
>نمی‌‌کند و ادعایی هم بابت قیمت کتاب ندارد، اما یک درخواست از خواننده یا
>خوانندگان احتمالی بعدی دارد:‌ «شما نیز بعد از خواندن کتاب، آن را در محلی مشابه

>قرار دهید تا دیگران هم بتوانند از این اثر استفاده کنند.» «رول هورنباکر» نخستین
>کسی بود که این حرکت را انجام داد. او یک فروشنده‌ی رایانه در ایالت میسوری آمریکا
>بود و نام این رفتار را Book Crossing گذاشت یعنی «کتاب‌ در گردش». در فرانسه

>کتاب‌های در حال گردش از ده‌هزار جلد فراتر رفته است. این رفتار جدید را می‌شود به
>نوعی «کمپین کتاب‌خوانی» یا «کمپین به اشتراک گذاشتن کتاب» در نظر گرفت؛ کمپینی که
>می‌تواند به مثابه‌ی یک پروژه‌ی فرهنگی قابل تامل باشد.

>
>
> حالا رفتار مذکور به قدری در غرب رواج یافته که کم‌کم از ترکیه نیز سردرآورده است.
>در «ترک‌بوکو» ـ یکی از شهرهای ساحلی ترکیه ـ کنار دریا قدم می‌زدم که کتابی روی
>شن‌ها توجه‌ام را جلب کرد. فکر کردم حتما صاحب کتاب فراموش کرده آن را با خود ببرد.

>برش داشتم و همین‌که چشمم به صفحه‌ی اولش افتاد از خوشحالی در پوست خودم نگنجیدم.
>در صفحه‌ی اول کتاب یک نفر متن زیر را نوشته بود: «من این کتاب را با علاقه خواندم
>و آن را در همان مکانی که به آخر رسانده بودم رها کردم. امیدوارم شما هم از این

>کتاب خوش‌تان بیاید. اگر از آن خوش‌تان آمد بخوانید وگرنه در همان نقطه‌ای که
>پیدایش کرده‌اید بگذارید بماند. اگر کتاب را خواندید شماره‌ای به تعداد خوانندگان
>اضافه کنید و با ذکر محل پایان مطالعه، در جایی رهایش کنید.» در همان صفحه دست‌خط

>سومین خواننده توجه‌ام را جلب کرد: «خواننده‌ی شماره‌ی سه در ترک‌بوکو». پس تا به
>حال سه نفر که همدیگر را نمی‌شناسند این کتاب را خوانده‌اند. طبق اطلاعات موجود در
>همان صفحه، خواننده‌ی اول کتاب را در استانبول و خواننده‌ی دوم در شهر بُدروم

>مطالعه‌ی آن را به پایان رسانده و رهایش کرده بود.
>
>
> برای این سنت جدید کتاب‌خوانی سایت اینترنتی‌ای هم راه‌اندازی شده تا علاقه‌مندان
>بتوانند با عضویت در آن به رهگیری کتاب‌هایی که رها کرده‌اند بپردازند. توصیه

>می‌کنم سری به سایت bookcrossing.com بزنید. طبق اطلاعات موجود در حال حاضر بیش از
>دومیلیون و ‌پانصدهزار جلد کتاب که اطلاعات‌شان در این سایت ثبت شده در حال گردش

>هستند. هدف گردانندگان سایت یادشده، تبدیل کردن دنیا به یک کتابخانه‌ی بزرگ است. از
>این به بعد اگر در کافه، در لابی هتل یا سالن انتظار سینما کتابی را پیدا کردید،
>تعجب نکنید؛ چون ممکن است با یک جلد «کتاب در گردش» روبرو شده باشید. بیایید ما هم

>از همین حالا شروع کنیم.
>
>
>منبع: پایگاه اطلاع رسانی موسسه شهر کتاب به نقل از روزنامه حریت؛ چاپ ترکیه
>
>http://www.bookcity.org/news-453.aspx

>


شنبه 27 شهریور 1389 ساعت 09:09  
 نظرات    
 
محمد مرادی 00:22 یکشنبه 28 شهریور 1389
2
 محمد مرادی
جالب و قابل تامل بود ممنون
سیامک شاهنده 17:05 یکشنبه 4 اردیبهشت 1390
5
 سیامک شاهنده
مطلب تامل برانگیزیست.درایران هنوز رواج ندارد.یعنی من تا حالا نشنیده ام که کسی کتابی را در جایی رهاکرده باشد.شاید برای ما زود است.